اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

Delicious facebook RSS ارسال به دوستان نسخه چاپی ذخیره خروجی XML خروجی متنی خروجی PDF
کد خبر : 272897
تعداد بازدید : 1740

شرح های نهج البلاغه 2

نگارش شرح نهج البلاغه از سوی عزالدین ابی حامد عبدالحمیدبن هبة ا المدائنی مشهور به ابن ابی الحدید (656 - 586 ه'.ق) تحولی اساسی در نگارش شروح نهج البلاغه تلقی می گردد. زیرا وی علاوه بر این که بر ادب عرب تسلط وافر داشته و اشعاری نیکو نیز سروده، بر تاریخ فقه، و کلام نیز احاطه داشته است. از این رو شرح وی در طی قرون و اعصار گذشته همواره موردتوجه علاقمندان کلام مولی7 بوده است. ضمن این که وی ظاهراً نخستین شارح غیرشیعی نهج البلاغه نیز هست. شرح ابن ابی الحدید از حیث بیان زیبائیهای ادبی نهج البلاغه و ذکر مسائل تاریخی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هرچند این شرح به زبان عربی نگاشته شده، اما چند ترجمه از آن به زبان فارسی دیده می شود. از جمله شمس الدین محمدبن مراد - که ظاهراً از دانشمندان عصر صفوی است - آن را به پارسی برگردانده است. هرچند این ترجمه تاکنون به صورت خطی باقی مانده است. ترجمه ای دیگر نیز با نام مظهر البینات اثر نصرالله تراب بن فتح الله دزفولی از این شرح وجود دارد که آن نیز مخطوط است.
          شرح ابن ابی الحدید

نگارش شرح نهج البلاغه از سوی عزالدین ابی حامد عبدالحمیدبن هبة ا المدائنی مشهور به ابن ابی الحدید    (656 - 586 ه'.ق) تحولی اساسی در نگارش شروح نهج البلاغه تلقی می گردد. زیرا وی علاوه بر این که بر ادب عرب تسلط وافر داشته و اشعاری نیکو نیز سروده، بر تاریخ فقه، و کلام نیز احاطه داشته است. از این رو شرح وی در طی قرون و اعصار گذشته همواره موردتوجه علاقمندان کلام مولی7 بوده است. ضمن این که وی ظاهراً نخستین شارح غیرشیعی نهج البلاغه نیز هست. شرح ابن ابی الحدید از حیث بیان زیبائیهای ادبی نهج البلاغه و ذکر مسائل تاریخی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هرچند این شرح به زبان عربی نگاشته شده، اما چند ترجمه از آن به زبان فارسی دیده می شود. از جمله شمس الدین محمدبن مراد - که ظاهراً از دانشمندان عصر صفوی است - آن را به پارسی برگردانده است. هرچند این ترجمه تاکنون به صورت خطی باقی مانده است. ترجمه ای دیگر نیز با نام مظهر البینات اثر نصرالله تراب بن فتح الله دزفولی از این شرح وجود دارد که آن نیز مخطوط است.

گزیده ای از این شرح، در سالیان اخیر توسط استاد دکتر محمود مهدوی دامغانی به زبان فارسی شیوا و زیبا ترجمه و در چند مجلد از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شده است. علاوه بر ترجمه های یادشده، برخی نیز گزیده هایی از آن را به زبان اصلی کتاب - یعنی عربی - فراهم کرده اند. از جمله می توان به این گزیده ها اشاره کرد: التقاط الدر رالنخب اثر محمدبن قنبر کورعلی مدنی کاظمی، الدرالنضید اثر فخرالدین عبدالله بن المویدبالله   و مختصر شرح ابن ابی الحدید اثر سلطان محمودبن غلامعلی طبسی مشهدی (م 1097 ه'.ق).

با این همه، شرح ابن ابی الحدید، علی رغم استقبال فراوان، مورد نقدهای متعدد و جدی، عمدتاً از سوی منتقدان شیعی، نیز قرار گرفته است. از جمله می توان به نقد احمدبن طاوس (م 673 ه'.ق) با نام الروح فی نقض ماابرمه ابن ابی الحدید، اشاره کرد. شیخ یوسف بحرانی (م 1186 ه'.ق) هم انتقادات خود را بر این اثر سلاسل الحدید لتقیید ابن ابی الحدید، نامیده است. کتاب دیگری با نام سلاسل الحدید فی رد ابن ابی الحدید اثر مصطفی بن محمدامین (م 1331) دیده می شود.


از دیگر نقدها می توان به الرد علی ابن ابی الحدید اثر شیخ علی بن حسن بلادی بحرانی (م 1340)، الشهاب العتید علی شرح ابن ابی الحدید، نگاشته شیخ عبدالنبی عراقی،(20) والرد علی ابن ابی الحدید اثر شیخ طالب حیدر اشاره کرد.

ابن ابی الحدید در مبانی کلامی، معتزلی و به علت موافقت با جاحظ، معتزلی جاحظی است. هرچند برخی کوشیده اند از ابن ابی الحدید چهره ای به عنوان یک شیعی غالی نشان دهند، اما بررسی شرح نهج البلاغه نشانگر گرایشات معتزلی او است. وی در آغاز کتاب، اتفاق همة شیوخ معتزلی خود را بر صحت شرعی بیعت با خلیفة اول نقل نموده و بر فقدان نصی از جانب رسول الله6 در بیعت با وی تأکید می کند و می افزاید انتخاب مردم که هم به اجماع و هم به غیراجماع، راه تعیین پیشوا شمرده شده، موجب صحت آن است. همو به پیروی از مکتب معتزلة بغداد، امام علی7 را برتر از خلفای پیشین دانسته و این برتری را هم در کثرت ثواب و هم در فضایل و خصال حمیده می داند. با این همه به عقیدة او، افضلیت امام، امری ضروری نیست! همچنین او معتقد است که هیچ نصی بر خلافت امیرالمؤ منین علی7 از سوی پیامبر6 وارد نشده است.

ابن ابی الحدید این اثر را در بیست جزء و به نام ابن علقمی وزیری تألیف کرد. وی نگارش این شرح را در اول رجب 644 هجری آغاز و در پایان صفر 649 تمام کرد. او در پایان کتاب خود می نویسد. تدوین این اثر چهار سال و هشت ماه طول کشید که برابر است با مدت خلافت حضرت علی7. به گزارش هندوشاه به پاس نگارش این اثر هدایایی گران قیمت از سوی ابن علقمی به او اهدا شد.

اهمیت شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، با چشم پوشی از نقاط ضعف عقیدتی، عمدتاً در گزارش های مفصل تاریخی است. او در تدوین این گزارش ها علاوه بر استفاده از منابع مشهوری چون اغانی ابی الفرج اصفهانی، سیرة ابن هشام و تاریخ طبری، از برخی منابع نادر استفاده کرده که امروزه از میان رفته یا در دسترس قرار ندارند.

از این جمله می توان به کتابهایی نظیر المقالات تألیف زرقان شاگرد ابراهیم بن سیار نظام، المقالات ابوالقاسم کعبی بلخی، کتاب فضایل امیرالمؤ منین علی7 اثر احمدبن حنبل، کتاب الجمل هشام بن محمد کاتبی و کتاب الکنت از ابراهیم بن سیار نظام، اشاره کرد.

گذشته از شرح حوادثی که به گونه ای در متن نهج البلاغه بدان اشاره شده، شرح ابن ابی الحدید به لحاظ حضور و حیات وی در زمان حملة مغول و انعکاس حوادث مربوط به خروج مغول، فتح ماورأالنهر و خراسان و عراق و دیگر نواحی و هجوم آنان به بغداد، از منابع مهم تاریخی در این موضوع به شمار می رود.

با این همه ابن ابی الحدید گاه چنان در نقل حوادث تاریخی راه افراط را در پیش می گیرد که می توان تاریخ ابن ابی الحدید را از شرح نهج البلاغة وی بسان کتابی مستقل استخراج کرد. و گاه در پاره ای موارد اصلاً اشاره ای به حادثة تاریخی نمی کند.

درمورد مباحث ادبی نیز این افراط و تفریط گاه به چشم می خورد. در برخی موارد نیز اشتباهات چشمگیری دیده می شود. برای نمونه وی خطبة 39 را به حادثة غارت نعمانی نسبت می دهد، درحالی که این خطبه به مناسبت کشته شدن محمدبن ابی بکر ایراد شده است. نیز خطبة 29 را به حادثة غارت ضحاک نسبت می دهد، درحالی که مربوط به داستان معاویه است.(22) از دیگر مواردی که دربارة شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید گفته شده، عدم رعایت مناسبت نقل مطالب در بسیاری از موارد است، هرچند که بسیاری از این مطالب دارای اهمیت هستند.   


         مصباح السالکین


معروف ترین شرح نهج البلاغه در سدة هفتم قمری، مصباح السالکین اثر محدث، فقیه و متکلم برجستة شیعی، کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی است. این عالم فرزانه، معاصر خواجه نصیرالدین طوسی بوده و ظاهراً میان آن دو رابطة استادی و شاگردی دوجانبه برقرار بوده است. بدین گونه که خواجه نزد وی به آموزش فقه و او نزد خواجه به آموزش کلام پرداخته است. هرچند گفته اند مقام فقهی او بسان مقام کلامی خواجه بوده است، با این همه مهمترین اثر وی که همین شرح نهج البلاغه است، بیش از همه شرحی به روش کلامی و فلسفی است.(24)

قبل از پرداختن به روش ابن میثم در این شرح و ذکر ویژگی های آن، لازم به تذکر است که وی پس از نگارش این شرح، آن را تلخیص نموده و آن را اختیار مصباح السالکین نامیده است.

ویژگی ها:

-1 ابن میثم در آغاز جلد نخست، مقدمه ای در حدود هفتاد صفحه پیرامون مباحث ادبی نگاشته، موضوعاتی نظیر دلالت الفاظ، اقسام لفظ، مباحث اشتقاق الفاظ، ترادف و توکید، مشترک لفظی، بلاغت و فصاحت، محاسن کلام، حقیقت و مجاز، تشبیه، استعاره، حقیقت نظم، اقسام نظم، حقیقت خطابه، مبادی و اقسام خطابه، امور مختلف در زیبایی خطابه را توضیح داده است.

-2 در ادامة همین مقدمه بحثی جالب پیرامون شخصیت و فضائل انسانی امام امیرالمؤ منین7 وجود دارد. او در این بحث که طی چند فصل ذکر شده، از ابعاد مختلف به بررسی شخصیت امام7 می پردازد: فضیلت های بیرونی امام7 (ص 75) فضیلتهای نفسانی امام7 در ابعاد نظری و عملی (ص 79)، کرامات امیرالمؤ منین (ص 82).

-3 وی در این شرح به سایر شرح های قبل از خود نظر داشته و گاه با نقل کلمات شارحان پیشین به تأیید یا تضعیف اقوال آنان می پردازد. (برای نمونه ج 1 ص 105)

-4 استفاده های بجا و شایسته از قرآن کریم در توضیح و تفسیر کلام مولی7. (برای نمونه ص 116، 117)

5 - اشاره به اقوال ادیبان گذشته در فهم کلمات نهج البلاغه (ص 116).

اما مهمترین ویژگی شرح ابن میثم، صبغة کلامی و فلسفی آن است. ابن میثم به علت مطالعات گستردة حکمی و کلامی، با نگاه یک متکلم شیعی کوشیده است تا به بررسی و شرح نهج البلاغه بپردازد. این ویژگی ضمن آنکه یک امتیاز برای این شرح تلقی گردیده اما به علت تحت الشعاع قرار گرفتن سایر مسائل، مورد نقد برخی از شارحان دیگر قرار گرفته است. نقد دیگری که بر این شرح مطرح گردیده کثرت استناد به روایات غیرشیعی و ضعف استفاده از منابع روایی و نقلی شیعی است. هم چنین در مباحث ادبی و لغوی نیز نقدهایی به این شرح وارد شده است.(25


نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :