پايه محبت به امام عصر(عج) و اطاعت از او، معرفت و شناخت امام است و كمترين حد شناخت و معرفت به فرموده امام صادق اين است كه: «بدانى، امام مساوى با پيامبر است، مگر در درجه نبوت، امام وارث پيامبر است و همانا اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول خدا است، پس بايد در هر امرى تسليم او بود و به سخن و فرمان او عمل كرد».
فضيلت انتظار
در روايات زيادى فضيلت انتظار تشريح شده است؛ به عنوان نمونه چند روايت را نقل مىكنيم.
• پيامبر اكرم(ص)مىفرمايد:«اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتى اِنْتِظارُ الْفَرَجِ مِنْ اللَّه عَزّوَ جَلّ»(1)؛بهترين اعمال امت من انتظار فرج از خداوند عزوجل است.«اَفْضَلُ الْعِبادَةِ انتظارُ الفَرَجِ»(2)؛بهترين عبادتها، انتظار فرج است.
• امام على(ع)مىفرمايد:«اِنْتَظِرُوا الفَرَجَ وَلا تَيأَسُوا مِنْ رَوحِ اللَّه فَاِنَّ اَحَبَّ الْاَعْمالِ اِلى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ اِنْتِظارُ الْفَرَجِ»(3)؛منتظر فرج باشيد و از روح خدا مأيوس نشويد. پس همانا بهترين اعمال نزد خداوند انتظار فرج است.
• امام صادق(ع)مىفرمايد:«اَلْمُنْتَظِرُ لِلثّانى عَشَرَ مِنْهُمْ كالشاهِرِ سَيْفَهُ بَينَ يَدَى رسولِ اللَّهِ(ص)يَذُبُّ عَنهُ»(4)؛كسى كه منتظر دوازدهمين امام از اهل بيت باشد مانند كسى است كه در كنار پيامبر شمشير برگرفته و از او دفاع مىكند.
• امام صادق(ع)فرمود:«مَنْ ماتَ مُنْتَظراً لِهذا الاَمْرِ كانَ كَمَنْ كانَ مَعَ القائِمِ فى فُسْطاطِهِ لا بَلْ كانَ بِمَنَزلَةِ الضَّارِبِ بَيْنَ يَدَى رَسُولِ اللَّه(ص)بالسَّيفِ»(5)؛بدانيد كسى كه منتظر ظهور حضرت حجت(ع)باشد، پاداشش همانند كسى است كه شبها تا صبح عبادت كند و روزها روزهدار باشد.(6)و هم چنين
• پيامبر(ص)مىفرمايد: «اى على! بدان كه بزرگترين مردم از نظر يقين قومى هستند در آخرالزمان مىآيند. آنها با هيچ پيامبرى ملاقات نداشتهاند و ولىشان از آنها غايب است و به نوشتههايى كه قرآن و احاديث ما است ايمان آوردهاند».(7) رواياتى كه گذشت و روايات فراوان ديگرى كه درباره فضيلت انتظار نقل شده، انسان را به فكر فرو مىبرد و اين سوال اساسى مطرح مىشود كه معنى انتظار با اين همه فضيلت چيست؟
معناى انتظار
در مورد انتظار دو برداشت و ديدگاه كلى وجود دارد: ديدگاه مثبت و ديدگاه منفى. ديدگاه منفى از معناى انتظار (انتظار منفى) ديدگاه كسانى است كه با بدفهمى برخى روايات؛ معناى انحرافى از انتظار برداشت كردهاند. برخى روايات تصريح مىكند كه خداوند با ظهور مهدى موعود، جهان را پر از عدل و داد مىكند؛ پس از آنكه از ظلم و جور پر شده است. اين عده با توجه به اين دسته روايات، معتقدند هر گناه، فساد، ظلم، تبعيض، حق كشى و پليدى مقدمه ظهور و تسريع كننده آن است. در نتيجه مدعىاند بهترين شكل انتظار ترويج و اشاعه فساد و سكوت در برابر ظلم و حق كشى است. لازمه اين برداشت از انتظار، تعطيل شدن حدود و مقررات اسلامى، حرمت امر به معروف و نهى از منكر و حتى جواز انجام دادن هر گناه و فسادى در عصر غيبت است كه البته اين نتايج با مسلمات قرآن و روايات در تعارض است.
بررسى اخلاق منتظران حقيقى در قرآن و روايات هم نشان مىدهد منتظر راستين حضرت حجت (عج)، معتقد به چنين لوازمى نيست و در عقيده و عمل كاملاً متفاوت با اين ديدگاه است. در ديدگاه مثبت از معناى انتظار، فرد از وضع موجود ناراحت است و ايمان به وضع بهترى دارد كه در حكومت امام عصر(عج) وعده داده شده است؛ لذا مىكوشد خود را آماده كند تا در برهم زدن وضع موجود و ايجاد تحول و اصلاح وعده داده شده، نقش داشته باشد؛ مىكوشد زمينه را براى تحقق وعده الهى فراهم نمايد و به گونهاى زندگى كند كه منتظر واقعى حكومت عدل جهانى باشد. روشن است انسان ظالم و فاسد، منتظر راستينِ حكومت جهانى عدل محور و صلاح گستر نخواهد بود. اين برداشت از انتظار، موافق با معناى لغوى انتظار، همگام با ظاهر و نص آيات و رواياتى است كه اخلاق منتظران حقيقى را تشريح مىكند. انتظار مثبت، عامل رخوت و سستى نيست، بلكه عامل تحرك و پويايى و تلاش در جهت حاكميت فرهنگ و ارزشهاى اسلامى است.
انتظار امرى نيست كه با راحتطلبى و آسايش به دست آيد، بلكه امرى است كه با دشواريها همراه است، قرآن كريم مىفرمايد:«اَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُو لايُفْتَنُون»؛(8)آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مىشوند و آزمايش نخواهند شد؟!
امام صادق(ع)مىفرمايد: «منتظر امر ما، بسان كسى است كه در راه خدا به خون خود غلتيده باشد».(9) دور نماى اخلاق منتظران نگاهى اجمالى به آيات و روايات مربوط به منتظرين امام عصر(عج) و نيز مفهوم دو تركيب «انتظار» و «انقلاب عدل گستر جهانى» نشان مىدهد منتظران راستين دو ويژگى بارز دارند: خودسازى فردى و تعهد اجتماعى، منتظر راستين تلاش مىكند خود و جامعه را از هر حيث، جهت انقلاب جهانى آماده كند. او در برابر دين و ارزشهاى اسلامى و انسانى مطيع و متواضع است و مىكوشد اين روحيه را در جامعه نيز گسترش دهد تا محيط براى ظهور آماده شود. در مقابل ظلم و فساد مىايستد و از سران كفر و تباهى بيمى ندارد. اگر خودسازى فردى و تعهد اجتماعى در جامعهاى قرين شود؛ بدون شك برترين نوع انتظار تحقق يافته است.
سيماى منتظران در آيات و روايات
همانطورى كه اشاره شد، در آيات و روايات، ويژگىهايى براى منتظران حقيقى ذكر شده كه برجستهترين آنها در ادامه، با استناد به آيات و روايات نام برده مىشود:
1. معرفت و محبت امام عصر(عج)
پايه محبت به امام عصر(عج) و اطاعت از او، معرفت و شناخت امام است و كمترين حد شناخت و معرفت به فرموده امام صادق اين است كه: «بدانى، امام مساوى با پيامبر است، مگر در درجه نبوت، امام وارث پيامبر است و همانا اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول خدا است، پس بايد در هر امرى تسليم او بود و به سخن و فرمان او عمل كرد».(10) در روايت ديگر آمده است: مردم به سه تكليف مكلّفند: معرفت امامان؛ تسليم در برابر ايشان و واگذارى امور به ايشان در امورى كه اختلاف پيش مىآيد.(11) از اين رو بايد امام را به گونهاى بشناسيم كه اين شناخت سبب در امان ماندن از شبهات ملحدان و مايه نجات ما از اعمال گمراه كننده مدعيان دروغين و ثبات قدم در محبت و اطاعت امام عصر(عج) گردد. اين امر جز با شناخت صفات و ويژگىهاى او به دست نمىآيد و در اين راه علاوه بر حركتهاى علمى در حد توان، توفيق الهى و عنايتهاى معصومين، بهترين ياوران راه هستند، در شناخت امام، شناخت نشانهها و علائم ظهور هم يكى از فروعات شناخت امام عصر(عج) است. چند روايت كوتاه در مورد اين صفت منتظران آورده مىشود:
• «هُمْ اَطْوَعُ لَهُ مِنَ الْاَمَةِ لِسَيِّدِها»(12)؛اطاعت آنان از امام، از فرمان بردارى كنيز از مولايش بيشتر است.
• «طُوبى للصّابِرينَ فِى غَيْبَتِهِ، طوبى لِلْمُقيمينَ عَلى محجَّتِهِمْ»؛(13)خوشا به حال صابران در غيبتش؛ خوشا به حال آنانكه بر راه اهلبيت ثابتقدم مىمانند.
• «اِنّ اللَّهَ تَبارَكَ وَتَعالى اَعْطاهُمْ مِنَ العُقُولِ وَالاَفْهامِ وَالْمَعْرِفَةِ ما صارَتْ بِهِ الغَيْبَةُ عِنْدَهُم بِمَنْزِلَةِ المُشاهَدَة»(14)؛خداوند تبارك و تعالى آن قدر به آنان عقل و فهم و بينش ارزانى داشته است كه غيبت امام در نزد آنها به مانند مشاهده و ديدار اوست.
• هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است.(15)
يار نزديكتر از من به من است
و اين عجبتر كه من از وى دورم
2. آراستگى به فضائل و پيراستگى از رذائل
منتظران واقعى حضرت ولى عصر (عج) همواره اين سخن محبوبشان را در آئينه دل خود جاى دادهاند؛ در آنجا كه مىفرمايد: «پس هر يك از شما بايد آن چه را كه موجب دوستى ما مىشود پيشه خود سازد و از هر چه موجب خشم و ناخشنودى ما مىگردد، دورى گزيند، زيرا فرمان ما به يكباره و ناگهانى فرا مىرسد و در آن زمان توبه و بازگشت براى كسى سودى ندارد و پشيمانى از گناه، كسى را از كيفر ما نجات نمىبخشد»(16). در جاى ديگر امام صادق(ع)مىفرمايد: «هر كس دوست مىدارد از ياران حضرت قائم باشد، بايد منتظر باشد و در اين حال به پرهيزگارى و اخلاق نيكو رفتار نمايد، در حالى كه منتظر است. پس چنانچه بميرد و قائم(عج) بپاخيزد، پاداش او همچون پاداش كسى خواهد بود كه آن حضرت را درك كرده است. پس كوشش كنيد و در انتظار بمانيد. گوارا باد بر شما اى گروه مشمول رحمت خداوند»(17)؛ موضوع دورى از اعمال زشت و ناپسند و آراسته شدن به فضيلتهاى امام و پياده شدن عملىآنها در زندگى فردى و اجتماعى به قدرى اهميت دارد كه امام عصر(عج) در توقيعشان به شيخ مفيد مىفرمايد: پس تنها چيزى كه ما را از (شيعيان) پوشيده مىدارد، همانا چيز ناشايستى است كه از ايشان به ما مىرسد و خوشايند ما نيست و از آن انتظار نمىرود.(18)
يك چشم زدن غافل از آن شاه نباشيد
شايد كه نگاهى كند آگاه نباشيد
3.ولايتپذيرى و ولايتمدارى
يكى ديگر از خصوصيات اخلاقى ياران مهدى (عج) «تقويت و تثبيت» پيوند با امام عصر(عج) و تجديد عهد و پيمان با آن حضرت است، از اينرو منتظرين واقعى با وجود غيبت ظاهرى آن حجت الهى، هيچ گاه خود را در جامعه بدون مسؤوليت و رها احساس نمىكنند و همواره براى اجراى اوامر مولايشان درصدد تكرار و تمرين ولايت پذيرى مىباشند. تاكيد فراوان برخواندن پارهاى از دعاها، بالاخص دعاى عهد، در واقع بر زبان جارى كردن و مرور عهد و پيمان با آن وجود غائب است. مسلماً با ايجاد فرهنگ ولايت پذيرى و ولايتمدارى، جامعه دچار بحران فرهنگى، از خود بيگانگى، ياس، نااميدى، سركوب استعدادها و انحطاط نخواهد شد و با همدلى و همراهى شيعيان در يارى و نصرت مولايشان، ديرى نخواهد پائيد كه فرج او را درك خواهند كرد؛ همانگونه كه حضرت حجت (عج) در توقيعشان به شيخ مفيد رحمه الله فرمودند: «اگر شيعيان ما كه خداوند آنها را در طاعتشان يارى دهد، در وفاى پيمانى كه از ايشان گرفته شده است، مصمم و يكدل باشند، نعمت لقاى ما از آنان به تأخير نمىافتد و سعادت ديدار ما براى آنها با معرفت كامل و راستين نسبت به ما تعجيل مىگردد.»(19)
4.اميدوارى شجاعانه براى قيام
از مسائل مهمى كه منتظران مهدى(عج) در عين اميد و انتظار به آينده، آن را به زيور طبع جان و دل خود آراستهاند، كسب شجاعت لازم براى اين قيام جهانى مىباشد، آنچه در روايات بر آن تأكيد شده است، ظهور و بروز اين شجاعت از متن جان، در مرحله عمل است كه مهمترين نشانه آن كسب آمادگى رزمى و دفاعى در اين زمينه مىباشد.
مرحوم كلينى در اين زمينه روايتى از امام موسى كاظم(ع)نقل كرده است: هر كسى اسبى را به انتظار امر ما نگه دارد و به سبب آن دشمنان ما را خشمگين سازد، در حالى كه او منسوب به ماست، خداوند روزىاش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا كند، او را به آرزويش برساند و در رسيدن به خواستههايش يارى نمايد.(20)«كُلُّهُمْ لُيُوثٌ قَدْ خَرَجُوا مِنْ غاباتِهِمْ لَوْ اَنَّهُمْ هَمُّوا بِاِزالَةِ الجِبالِ لَأَزالوها عَنْ مَواضِعِها»(21)؛همه شيرانى هستند كه از بيشه خارج شدهاند و اگر اراده كنند، كوهها را از جا بر كنند.«جُعِلَتْ قُلُوبُهُمْ كَزُبُرِ الْحَديد»(22)؛دلهايشان، چون پارههاى آهن شده است.«فَاِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ يُعْطى قُوَّةَ اَربَعينَ رَجُلاً»(23)؛به هر كدامشان، نيروى چهل مرد داده شده است.
5.خدامحورى و بينش عميق دينى
خداشناسى واقعى و شناخت عميق دستورات دينى، پايه و مبناى تمامى حركات و رفتارهاى منتظران واقعى مهدى(عج) است، اين نگاه باعث مىشود تا شخص منتظر در راه رفتن، نشستن، ديدن، گوش دادن و حتى فكر كردن... اجراى دستورات الهى را به صورت ملكه درونى لحاظ كرده و رضايت الهى و حجت خدا را بر همه چيز مقدم دارد، خداوند متعال هم با قرار دادن نور علم و حكمت در دل اين منتظران، بصيرت لازم را براى تفقّه در دين و ايجاد رابطه قلبى بين خدا، امام و منتظر فراهم مىنمايد.«رِجالٌ مُؤمِنونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَهُمْ اَنْصارُ الْمَهْدىِ فى آخِرِ الزَّمانِ»(24)؛مردانى كه خدا را آنچنان كه بايد شناختهاند، ياوران مهدى(عج) در آخر الزمان هستند.«فَهُمُ الذينَ وَحَّدُوا اللَّهَ، حَقَّ تَوْحيدِهِ»(25)؛آنها به وحدانيت خداوند، آنچنان كه حق وحدانيت اوست، اعتقاد دارند.«مُجِدُّونَ فِى طاعَةِ اللَّه»(26)؛در راه اطاعت خدا پر تلاشند.«هُمُ الذينَ قالَ اللَّهُ فيهِم... يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ»(27)؛ياران مهدى كسانى هستند كه خداوند در وصف آنها چنين فرموده: خداوند دوستدار ايشان است و ايشان نيز دوستدار خداوندند.
تو در ميان جمعى و من در تفكرم
كاندر كجا برآيم و پيدا كنم ترا
6.خدمت رسانى به مردم، ساده زيستى و روحيّه ايثار
همان گونه كه امام رضا(ع)فرمود: «امام زمان براى مردم از پدر و مادرشان مهربانتر است»؛(28) منتظران حضرت خدمت به مردم را بالاترين عبادت و عامل مهم نزديكى به مولايشان مىدانند. آنها در رسيدگى به محرومان، مظلومان، مستضعفان و مستمندان و حل مشكلات دوستان و همسايگان، گوى سبقت را از ديگران ربودهاند و در اين راه حاضرند از زندگى، زن و فرزند خود بگذرند، زيرا با بينش عميق خود، بهترين معامله را، معامله دنيا با آخرت مىدانند و در اين راه به زندگى ساده و بىتكلف قناعت كرده و به دنبال دنيا نرفتهاند. در روايات آمده است كه امام زمان(عج) نيز در حق خود تعهد مىكند كه همچون عموم مؤمنين باشد (و امتياز خاصى براى خود قائل نباشد)؛ جامهاى چون جامه آنان بپوشند، مركبى چون مركب آنان سوار شود و آنگونه كه مؤمنين مىخواهند باشد؛ به كم قانع باشد و براى خود دربان و نگهبان اختيار نكند.(29) از يارانش نيز بيعت مىگيرد كه همچون او باشند و طلا و نقرهاى نيندوزند و گندم و جويى ذخيره نكنند و لباس خشن بپوشند.(30) امام صادق(ع)در بيان آيه «كسى كه حاصل دنيا را مىطلبد، كمى از آن به او خواهيم داد، امّا در آخرت برايش هيچ بهرهاى نخواهد بود»(31) فرمود: در دولت حق حضرت قائم(عج) هيچ بهرهاى نخواهد داشت.(32) آرى ياران مهدى(عج) سختىها را به جان مىخرند و از خوشىها و لذايذ چشم مىپوشند و با دست مهربانشان خوبىها و خوشىها را به ديگران هديه مىدهند تا قلبها را نرم كنند و رهيدگان را به دامان پر از مهر و محبت دين برگردانند.
7.عدالت و عدالتخواهى
«عدالت اخلاقى» ملكهاى است كه منتظر واقعى آن را با ايجاد اعتدال قواى نفس و تسلط عقل بر شهوت، غضب و وهم، در درون خود شكل مىدهد و نتيجه آن نفى و دورى از ظلم و گناه در حوزه ارتباط با خدا، خويشتن و جامعه است. ياران مهدى(عج) با اتصاف به عدالت درونى و بيرونى، راه قانون پذيرى را در برابر قانون گريزى انتخاب مىنمايند تا از اين طريق يكى از ابعاد اصلى ايجاد حكومت جهانى كه عدالت مهدوى مىباشد را در درون و بيرون از خود متحقق نمايند. اين عدالت خيزى تا جايى است كه حتى حاضر نمىشود دانهاى را از دهان مورچهاى بيرون بكشد و از اين جهت تمام موجودات و خلايق در سايه اين عدالت در امنيت به سر مىبرند. امام حسن عسگرى(ع)در دعاى قنوت خود مىفرمايد: «بارالها! به وسيله ايشان (ياران مهدى) تمام افقهاى هستى و تمام گوشهها و اقطار جهان را پر از عدل و داد و مهربانى و احسان خود بگردان».(33)«يَمْلَاُ الاَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً كَما مُلِئَتْ ظُلْمَاً وَجوراً»(34)؛زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد، همچنان كه پر از ظلم و بيداد شده است.
8.استقامت در انتظار و يقين به ظهور
در بعضى از روايات شرط پايدارى بر اعتقاد و يقين به حضرت مهدى در زمان غيبت، «ثبت ايمان در دل» شمرده شده است، وظيفهاى كه منتظران واقعى آن را به خوبى انجام مىدهند. در همين زمينه امام حسن عسگرى(ع)فرمودهاند: «غيبت مهدى آن قدر طولانى مىشود كه اكثر معتقدين از اعتقاد خود دست بر مىدارند و باقى نمىماند مگر آن كس كه خداوند ولايت ما را از او تعهد گرفته است و در قلبش ايمان را نوشته است و از جانب خود، او را تاييد كرده است»(35)؛ آرى منتظران مهدى (عج) از اصحاب پيامبر نيز بالاتر هستند، همان گونه كه پيامبر بزرگوار به اصحاب خويش فرمود: «پس از شما مردمانى خواهند آمد، كه به يك تن از آنان اجر و پاداش پنجاه تن از شما را خواهند داد. گفتند: اى پيامبر خدا! ما در جنگهاى بدر و اُحُد و حنين با تو بودهايم و درباره ما برخى از آيات قرآن نازل شده است. فرمود: اگر شما در شرايطى كه آنها قرار مىگيرند، قرار بگيريد، آن تحمّل و شكيبايى كه آنان دارند، نخواهيد داشت».(36) منتظر واقعى، با تكيه بر معرفت و شناخت خود نسبت به امام، او را در غيبت، همچون خورشيد پشت ابر دانسته و او را ناظر بر حالات و نيّات خود مىداند و چيزى را از ديدگان آن حضرت مخفى نمىپندارد، لذا علاوه بر عمل به واجبات و ترك محرمات، همّت خويش را در فرو نيافتادن در دام غفلت صرف كرده تا رضايت مولا و آقايش را كه لازمه انتظار حقيقى است، پاسخ گفته باشد. امام على(ع)درباره حدود آگاهى به احوال مؤمنين فرمودهاند: «هيچ مؤمنى در شرق و غرب زمين از ما غايب نيست».(37) امام عصر(عج) در بخشى از توقيع شريفشان به شيخ مفيد فرمودند: ما بر آن چه بر شما مىگذرد، احاطه علمى داريم و هيچ يك از خبرهاى شما از ما پوشيده نيست... ما نسبت به رعايت حال شما اهمال نمىكنيم و ياد كردن شما را فراموش نمىكنيم.»(38)
9.اخلاص
شعار اصلى حركت مؤمنين و منتظران حضرت مهدى (عج) اخلاص در حوزه ايمان و عمل است. به راستى ايمانشان عارى از آلايش، كدورت، تيرگى، ظلم، شرك، ترديد و رياستطلبى مىباشد، «كسانى كه ايمان آورده و ايمانشان را به شرك و ظلم نيالودهاند، آنان را است ايمنى و ايشان راه يافتگان هستند»(39).«اُولئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقاً» آنانند اخلاص پيشگان حقيقى.(40) منتظران مهدى(عج) بىنام و بىنشان؛ همچون آدمهاى عادى در ميان جامعه رفت و آمد دارند و براى خود امتيازى قائل نيستند. دنبال دكان و جلب مشترى نيستند، ولى مشتاقترين بندگان خدا به اويند.
10. تلاش، همّت و سخت كوشى
پركارى و كم توقعى از ديگر ويژگىهاى منتظران و ياران امام مهدى (عج) است.«مجدّون فى طاعة اللَّه»؛آنان در طريق عبوديت، سختكوش و پرتلاشند.(41)
«لايَكُفُّونَ سُيُوفَهُمْ حَتّى يَرضَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ»؛ياران قائم، شمشيرهاى خود را بر زمين ننهند تا اينكه خداى عزّ وجلّ راضى شود.(42)
11.اهل تهجّد و شب زنده دارى
در دل شب، از خشيت خداوند، نالههايى دارند، مانند نالههاى مادران پسر مرده.(43) شبها را با عبادت به صبح مىرسانند و روزها را با روزه به پايان مىبرند.(44) مردان شب زنده دارى كه زمزمه نمازشان، مانند نغمه زنبوران كندو، به گوش مىرسد، شبها را با بيدارى سپرى مىكنند و بر فراز اسبها شب را به صبح مىرسانند.(45)
12.برخاسته از ميان مستضعفين
«وَنُريدُ اَنْ نَمُنُّ عَلَى الذيِنَ اسْتُضْعِفُوا فِى الارِضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَةً وَنَجْعَلَهُم الوارثينَ» ما مىخواهيم بر آنان كه در زمين خوارشان شمردهاند، منّت نهيم و آنان را پيشوايان مردم گردانيم و ايشان را وارث زمين كنيم.(46)
13.خرد ورزىِ دين مدارانه
از جمله ويژگىهاى حكومت امام مهدى(عج) رشد عقلى مؤمنين در همه زمينههاست - لذا يكى از صفات ياران و منتظران امام زمان(عج) آن است كه از نظر عقلى رو به رشد هستند؛ چرا كه در روايات آمده است؛ «قِوامُ الَمْرءِ عَقْلهُ، وَلادينَ لِمَنْ لاعَقْلَ لَهُ»(47) از نمودهاى بارز اين خرد ورزى دين مدارانه روايتى است كه از امام صادق(ع)نقل شده است: راوى مىگويد عدهاى از شيعيان نزد امام(ع)آمدند و عرض كردند ما شيعيان شما هستيم فرمود: آيا شما در ميان قوم اينگونه هستيد كه اگر شخصى از شما به مال ديگرى نياز داشت از او بردارد؟ عرض كرد خير. فرمود:«اِنَّ الْقَوْمَ لَمْ يُعْطَوا احلامهم بعدُ»؛(48)هنوز عقل شيعيان ما به رشد واقعى خود نرسيده، كه اگر رسيده بود چنين مىكردند.سپس فرمود: ياران مهدى چنيناند.
14.شهادتطلبى
ياران مهدى(عج) در راه تحقق آرمانهاى جهانى حضرت مهدى (عج) مشكلات و مصائب فراوانى را به تن مىخرند و با صبر، تواضع و بردبارى عمل خود را هيچ مىپندارند و به جهت هجوم سختىها و تحمّل مشقتها بر خداوند منت نمىگذارند. به فرموده حضرت امير (ع):«لَمْ يَمُنُّوا عَلَى اللَّهِ بِالصَّبْرِ وَلَمْ يَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ اَنْفُسِهِمْ فِى الحَقِّ»؛قومى كه به جهت صبر و بردبارى بر مشقتها بر خداوند منت نمىگذارند و فداكارى و بذل جانشان را در راه حق عظيم نمىشمارند.(49)در فرازهاى مختلف از ادعيهى عصر غيبت نيز اين صفت از منتظران امام زمان(ع)مورد تأكيد قرار گرفته است. فراموش نكنيم كه پيروزى همواره در سايه خون، شهادت، تلاش و جهاد حاصل مىشود نه در سايه آسايشطلبى و عافيت. لذا در دعاى عهد، براى منتظران صاحب الامر اين چنين نجوايى براى هر روز صبحدمان سفارش شده است: «اَلّلهُمَّ اِنّى اُجَدِّدُ لَهُ فِى صَبيحَةِ يَومِى هَذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيَّامِى عَهْدَاً وَعَقْدَاً وَبَيعَةً لَهُ فِى عُنُقى لااَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَدَاً... اَلّلهُمَّ اجْعَلنِى من... وَالْسَّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيهِ».
•حكايات
1.در مسجد جمكران قم اعمال را به جا آورده و با همسرم مىآمدم. ديدم آقايى نورانى داخل صحن شده و قصد دارند به طرف مسجد بروند. گفتم: «اين سيد در اين هواى گرم تابستان از راه رسيده تشنه است». ظرف آبى به دست او دادم تا بنوشد؛ پس از آنكه ظرف آب را پس داد گفتم: «آقا شما دعا كنيد و فرج امام زمان را از خدا بخواهيد تا امر فرجش نزديك گردد».فرمود: «شيعيان ما به اندازه آب خوردنى، ما را نمىخواهند. اگر بخواهند دعا مىكنند و فرج ما مىرسد».اين را فرمود و تا نگاه كردم آقا را نديدم. فهميدم وجود اقدس امام زمان(عج) را زيارت كردم و حضرتش امر به دعا نموده است.(50)
2.يكى از فضلا از قول يكى از افراد مورد وثوق و او از قول آيتاللَّه مجتهدى از علماى تهران برايم چنين نقل كرد: شبى در نجف، بعد از اتمام نماز جماعت پشت سر آيتاللَّه شهيد مدنى و خلوت شدن مسجد، ناگهان ديدم آقاى مدنى به شدت شروع به گريستن كرد، چون به من اظهار لطف داشتند، به خودم جرأت دادم و از ايشان علت گريه ناگهانى او را پرسيدم. ايشان فرمودند: بعد از نماز يكى به من گفت امام زمان(عج) را ديده است كه به او فرمودهاند: ببين اين شيعيان بعد از نماز بلافاصله به سراغ كارهاى خود رفتند و هيچ كدام براى فرج من دعا نكردند. من هم تا اين را شنيدم به شدت متأثر شدم و گريستم. آقاى مجتهدى مىگفت: بعداً متوجه شدم امام زمان(عج) اين گلايه را به خود ايشان كرده بود.
3.سالهاى بسيارى در قنوت سرور عزيزمان حضرت آيت اللَّه بهاءالدينى، آيات نورانى قرآن كريم و دعاهاى مرسوم را مىشنيديم، تا اينكه ناگهان زمانى متوجه شديم كه نوع كلمات و عبارات ايشان تغيير يافته است. چون دستان خود را مقابل صورت مىگيرند، براى حضرت مهدى(عج) دعا مىكنند: «اللهم كن لوليك الحجة بن الحسن صلواتك عليه و على آبائه فى هذه الساعة و فى كل ساعة، ولياً وحافظاً و قائداً و ناصراً ودليلاً و عيناً حتى تسكنه ارضك طوعا و تمتعه فيها طويلا.»روزى كه در محضر آقا بوديم و فرصت مناسبى فراهم بود: از تغيير رويّه ايشان در اينباره پرسيديم. معظم له به يك جمله بسنده كردند:«حضرت پيغام دادند در قنوت به من دعا كنيد.»(51)
4.حاج ملا سلطانعلى روضهخوان تبريزى كه از جمله عباد و زهاد دوران خود بود مىگويد: در خواب مشرف به محضر والاى امام زمان(عج) شدم، عرض كردم مولانا! آن چه در زيارت ناحيه مقدسه ذكر شده است كه مىفرمايد: «فَلَاَندُبَنَّكَ صباحاً ومساءً ولَاَبكينَّ عليك بَدَلَ الدموع دَماً» صحيح است؟فرمودند: بلى. عرض كردم: آن مصيبتى كه به جاى اشك خون گريه مىكنيد كدام است؟ آيا مصيبت علىاكبر(ع)است؟ فرمودند: نه! اگر علىاكبر(ع)زنده بود او هم در اين مصيبت خون گريه مىكرد. گفتم: آيا مصيبت حضرت عباس(ع)است؟ فرمودند: نه! بلكه اگر حضرت عباس هم در حيات بود او هم در اين مصيبت خون گريه مىكرد. گفتم: البته مصيبت حضرت سيدالشهداء(ع)است؟ فرمودند: نه! حضرت سيدالشهداء(ع)هم اگر در حيات بود در اين مصيبت خون گريه مىكرد. پرسيدم: پس كدام مصيبت است؟ فرمود: آن مصيبت اسيرى زينب عليها السلام است.(52)
5.سيد عبدالكريم كفاش، هر هفته حداقل يك بار خدمت امام زمان(ع)مىرسيد. خودش مىگفت: آقا از من سؤال كردند، سيد كريم! اگر هفتهاى يك بار ما را نبينى چهخواهى شد؟ عرض كردم: آقا جان مىميرم. فرمود: هميناستكه ما را مىبينى.(53)
امروز امير در مي خانه تويى تو
فرياد رس اين دل ديوانه تويى تو
مرغ دل ما را، كه به كس رام نگردد
آرام تويى، دام تويى، دانه تويى تو
امروز امير الامراء جز تو كسى نيست
بر ناله دل غير تو فرياد رسى نيست
در كعبه و بتخانه و در دير و كليسا
جز نغمه ناقوس تو بانك جرسى نيست
جواد پور روستايى و اميد پور حسرت http://yaraneamin.org
پي نوشت:
1) كمال الدين، ص 644، ح 3.
2) همان، ص 287، ح 6.
3) خصال شيخ صدوق، ص 616.
4) كمال الدين، ص 335.
5) بحارالانوار، ج 52، ص 146.
6) اصول كافى، ج 2، ص 222.
7) بحارالانوار، ج 52، ص 308.
8) عنكبوت، 2.
9) بحارالانوار، ج 52، ص 123.
10) بحارالانوار، ج 4، ص 54 .
11) وسائلالشيعه، ج 18، ص 45.
12) بحارالانوار، ج 52، ص 308.
13) همان، ج 36، ص 304، ح 114.
14) كمال الدين، ص 320.
15) وسائلالشيعه، ج 16، ص 246.
16) بحارالانوار، ج 53، ص 176.
17) الغيبة، ص 200.
18) بحارالانوار، ج 53، ص 178.
19) همان، ج 53، ص 177.
20) اصول كافى، ج 6، ص 535.
21) يوم الخلاص، ص 224.
22) همان، ص 228.
23) همان.
24) كشف الغمة، ج 2، ص 478.
25) يوم الخلاص، ص 234.
26) همان، ص 233.
27) بحارالانوار، ج 52، ص 370؛ مائده، 54.
28) الزم الناصب، ص 10.
29) منتخب الاثر، ص 469.
30) همان، ص 570.
31) شورى، 20.
32) اصول كافى، ج 1، ص 435.
33) صحيفه مهديه، ص 168 و 169.
34) غيبت شيخ طوسى، ص 52.
35) اصول كافى، ج 2، ح 3، ص 133.
36) بحارالانوار، ج 52، ص 130.
37) معرفت امام عصر، ص 300.
38) احتجاج، ج 2، ص 495.
39) انعام، 82.
40) بحارالانوار، ج 52، ص 122.
41) يوم الخلاص، ص 223.
42) بحارالانوار، ج 52، ص 327.
43) يوم الخلاص، ص 224.
44) همان.
45) بحارالانوار، ج 52، ص 308.
46) قصص، 5.
47) مستدرك الوسائل، ج 11، ص 208، ح 15، باب 8، و همان، ح 23.
48) اصول كافى، ج 2، باب حق المؤمن على اخيه و اداء حقه، ح 13.
49) يوم الخلاص، ص 223؛ نهجالبلاغه، خطبه 150.
50) شيفتگان حضرت مهدى (عج)، ج 1، ص 155.
51) آيت بصيرت». ص 107. ظاهراً اين پيام توسط مرحوم حاج شيخ جعفر مجتهدى قدس سره به ايشان داده شده است. ر.ك: در محضر لاهوتيان، ص 348.
52) اشكهاى امام زمان(عج)، ص 94 به نقل از قطرهاى از دريا، ص 168.
53) ارتباط معنوى با حضرت مهدى(عج)، ص 129.