اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

Delicious facebook RSS ارسال به دوستان نسخه چاپی ذخیره خروجی XML خروجی متنی خروجی PDF
کد خبر : 35296
تعداد بازدید : 5097

اخلاق منتظران‏

پايه محبت به امام عصر(عج) و اطاعت از او، معرفت و شناخت امام است و كم‏ترين حد شناخت و معرفت به فرموده امام صادق اين است كه: «بدانى، امام مساوى با پيامبر است، مگر در درجه نبوت، امام وارث پيامبر است و همانا اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول خدا است، پس بايد در هر امرى تسليم او بود و به سخن و فرمان او عمل كرد».
فضيلت انتظار

در روايات زيادى فضيلت انتظار تشريح شده است؛ به عنوان نمونه چند روايت را نقل مى‏كنيم.

•    پيامبر اكرم(ص)مى‏فرمايد:«اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتى‏ اِنْتِظارُ الْفَرَجِ مِنْ اللَّه عَزّوَ جَلّ»(1)؛بهترين اعمال امت من انتظار فرج از خداوند عزوجل است.«اَفْضَلُ الْعِبادَةِ انتظارُ الفَرَجِ»(2)؛بهترين عبادتها، انتظار فرج است.

•    امام على(ع)مى‏فرمايد:«اِنْتَظِرُوا الفَرَجَ وَلا تَيأَسُوا مِنْ رَوحِ اللَّه فَاِنَّ اَحَبَّ الْاَعْمالِ اِلى‏ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ اِنْتِظارُ الْفَرَجِ»(3)؛منتظر فرج باشيد و از روح خدا مأيوس نشويد. پس همانا بهترين اعمال نزد خداوند انتظار فرج است.

•    امام صادق(ع)مى‏فرمايد:«اَلْمُنْتَظِرُ لِلثّانى‏ عَشَرَ مِنْهُمْ كالشاهِرِ سَيْفَهُ بَينَ يَدَى رسولِ اللَّهِ(ص)يَذُبُّ عَنهُ»(4)؛كسى كه منتظر دوازدهمين امام از اهل بيت باشد مانند كسى است كه در كنار پيامبر شمشير برگرفته و از او دفاع مى‏كند.

•    امام صادق(ع)فرمود:«مَنْ ماتَ مُنْتَظراً لِهذا الاَمْرِ كانَ كَمَنْ كانَ مَعَ القائِمِ فى‏ فُسْطاطِهِ لا بَلْ كانَ بِمَنَزلَةِ الضَّارِبِ بَيْنَ يَدَى رَسُولِ اللَّه(ص)بالسَّيفِ»(5)؛بدانيد كسى كه منتظر ظهور حضرت حجت(ع)باشد، پاداشش همانند كسى است كه شبها تا صبح عبادت كند و روزها روزه‏دار باشد.(6)و هم چنين

•    پيامبر(ص)مى‏فرمايد: «اى على! بدان كه بزرگترين مردم از نظر يقين قومى هستند در آخرالزمان مى‏آيند. آنها با هيچ پيامبرى ملاقات نداشته‏اند و ولى‏شان از آنها غايب است و به نوشته‏هايى كه قرآن و احاديث ما است ايمان آورده‏اند».(7) رواياتى كه گذشت و روايات فراوان ديگرى كه درباره فضيلت انتظار نقل شده، انسان را به فكر فرو مى‏برد و اين سوال اساسى مطرح مى‏شود كه معنى انتظار با اين همه فضيلت چيست؟

معناى انتظار

در مورد انتظار دو برداشت و ديدگاه كلى وجود دارد: ديدگاه مثبت و ديدگاه منفى. ديدگاه منفى از معناى انتظار (انتظار منفى) ديدگاه كسانى است كه با بدفهمى برخى روايات؛ معناى انحرافى از انتظار برداشت كرده‏اند. برخى روايات تصريح مى‏كند كه خداوند با ظهور مهدى موعود، جهان را پر از عدل و داد مى‏كند؛ پس از آن‏كه از ظلم و جور پر شده است. اين عده با توجه به اين دسته روايات، معتقدند هر گناه، فساد، ظلم، تبعيض، حق كشى و پليدى مقدمه ظهور و تسريع كننده آن است. در نتيجه مدعى‏اند بهترين شكل انتظار ترويج و اشاعه فساد و سكوت در برابر ظلم و حق كشى است. لازمه اين برداشت از انتظار، تعطيل شدن حدود و مقررات اسلامى، حرمت امر به معروف و نهى از منكر و حتى جواز انجام دادن هر گناه و فسادى در عصر غيبت است كه البته اين نتايج با مسلمات قرآن و روايات در تعارض است.

بررسى اخلاق منتظران حقيقى در قرآن و روايات هم نشان مى‏دهد منتظر راستين حضرت حجت (عج)، معتقد به چنين لوازمى نيست و در عقيده و عمل كاملاً متفاوت با اين ديدگاه است. در ديدگاه مثبت از معناى انتظار، فرد از وضع موجود ناراحت است و ايمان به وضع بهترى دارد كه در حكومت امام عصر(عج) وعده داده شده است؛ لذا مى‏كوشد خود را آماده كند تا در برهم زدن وضع موجود و ايجاد تحول و اصلاح وعده داده شده، نقش داشته باشد؛ مى‏كوشد زمينه را براى تحقق وعده الهى فراهم نمايد و به گونه‏اى زندگى كند كه منتظر واقعى حكومت عدل جهانى باشد. روشن است انسان ظالم و فاسد، منتظر راستينِ حكومت جهانى عدل محور و صلاح گستر نخواهد بود. اين برداشت از انتظار، موافق با معناى لغوى انتظار، همگام با ظاهر و نص آيات و رواياتى است كه اخلاق منتظران حقيقى را تشريح مى‏كند. انتظار مثبت، عامل رخوت و سستى نيست، بلكه عامل تحرك و پويايى و تلاش در جهت حاكميت فرهنگ و ارزش‏هاى اسلامى است.

انتظار امرى نيست كه با راحت‏طلبى و آسايش به دست آيد، بلكه امرى است كه با دشواريها همراه است، قرآن كريم مى‏فرمايد:«اَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُو لايُفْتَنُون»؛(8)آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمايش نخواهند شد؟!

امام صادق(ع)مى‏فرمايد: «منتظر امر ما، بسان كسى است كه در راه خدا به خون خود غلتيده باشد».(9) دور نماى اخلاق منتظران نگاهى اجمالى به آيات و روايات مربوط به منتظرين امام عصر(عج) و نيز مفهوم دو تركيب «انتظار» و «انقلاب عدل گستر جهانى» نشان مى‏دهد منتظران راستين دو ويژگى بارز دارند: خودسازى فردى و تعهد اجتماعى، منتظر راستين تلاش مى‏كند خود و جامعه را از هر حيث، جهت انقلاب جهانى آماده كند. او در برابر دين و ارزش‏هاى اسلامى و انسانى مطيع و متواضع است و مى‏كوشد اين روحيه را در جامعه نيز گسترش دهد تا محيط براى ظهور آماده شود. در مقابل ظلم و فساد مى‏ايستد و از سران كفر و تباهى بيمى ندارد. اگر خودسازى فردى و تعهد اجتماعى در جامعه‏اى قرين شود؛ بدون شك برترين نوع انتظار تحقق يافته است.

سيماى منتظران در آيات و روايات‏

همان‏طورى كه اشاره شد، در آيات و روايات، ويژگى‏هايى براى منتظران حقيقى ذكر شده كه برجسته‏ترين آنها در ادامه، با استناد به آيات و روايات نام برده مى‏شود:

1.    معرفت و محبت امام عصر(عج)

پايه محبت به امام عصر(عج) و اطاعت از او، معرفت و شناخت امام است و كم‏ترين حد شناخت و معرفت به فرموده امام صادق اين است كه: «بدانى، امام مساوى با پيامبر است، مگر در درجه نبوت، امام وارث پيامبر است و همانا اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول خدا است، پس بايد در هر امرى تسليم او بود و به سخن و فرمان او عمل كرد».(10) در روايت ديگر آمده است: مردم به سه تكليف مكلّفند: معرفت امامان؛ تسليم در برابر ايشان و واگذارى امور به ايشان در امورى كه اختلاف پيش مى‏آيد.(11) از اين رو بايد امام را به گونه‏اى بشناسيم كه اين شناخت سبب در امان ماندن از شبهات ملحدان و مايه نجات ما از اعمال گمراه كننده مدعيان دروغين و ثبات قدم در محبت و اطاعت امام عصر(عج) گردد. اين امر جز با شناخت صفات و ويژگى‏هاى او به دست نمى‏آيد و در اين راه علاوه بر حركت‏هاى علمى در حد توان، توفيق الهى و عنايت‏هاى معصومين، بهترين ياوران راه هستند، در شناخت امام، شناخت نشانه‏ها و علائم ظهور هم يكى از فروعات شناخت امام عصر(عج) است. چند روايت كوتاه در مورد اين صفت منتظران آورده مى‏شود:

•    «هُمْ اَطْوَعُ لَهُ مِنَ الْاَمَةِ لِسَيِّدِها»(12)؛اطاعت آنان از امام، از فرمان بردارى كنيز از مولايش بيشتر است.

•    «طُوبى‏ للصّابِرينَ فِى غَيْبَتِهِ، طوبى‏ لِلْمُقيمينَ عَلى‏ محجَّتِهِمْ»؛(13)خوشا به حال صابران در غيبتش؛ خوشا به حال آنانكه بر راه اهل‏بيت ثابت‏قدم مى‏مانند.

•    «اِنّ اللَّهَ تَبارَكَ وَتَعالى‏ اَعْطاهُمْ مِنَ العُقُولِ وَالاَفْهامِ وَالْمَعْرِفَةِ ما صارَتْ بِهِ الغَيْبَةُ عِنْدَهُم بِمَنْزِلَةِ المُشاهَدَة»(14)؛خداوند تبارك و تعالى آن قدر به آنان عقل و فهم و بينش ارزانى داشته است كه غيبت امام در نزد آنها به مانند مشاهده و ديدار اوست.

•    هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است.(15)

يار نزديك‏تر از من به من است‏

و اين عجب‏تر كه من از وى دورم‏

2.    آراستگى به فضائل و پيراستگى از رذائل‏

منتظران واقعى حضرت ولى عصر (عج) همواره اين سخن محبوبشان را در آئينه دل خود جاى داده‏اند؛ در آن‏جا كه مى‏فرمايد: «پس هر يك از شما بايد آن چه را كه موجب دوستى ما مى‏شود پيشه خود سازد و از هر چه موجب خشم و ناخشنودى ما مى‏گردد، دورى گزيند، زيرا فرمان ما به يكباره و ناگهانى فرا مى‏رسد و در آن زمان توبه و بازگشت براى كسى سودى ندارد و پشيمانى از گناه، كسى را از كيفر ما نجات نمى‏بخشد»(16). در جاى ديگر امام صادق(ع)مى‏فرمايد: «هر كس دوست مى‏دارد از ياران حضرت قائم باشد، بايد منتظر باشد و در اين حال به پرهيزگارى و اخلاق نيكو رفتار نمايد، در حالى كه منتظر است. پس چنانچه بميرد و قائم(عج) بپاخيزد، پاداش او همچون پاداش كسى خواهد بود كه آن حضرت را درك كرده است. پس كوشش كنيد و در انتظار بمانيد. گوارا باد بر شما اى گروه مشمول رحمت خداوند»(17)؛ موضوع دورى از اعمال زشت و ناپسند و آراسته شدن به فضيلت‏هاى امام و پياده شدن عملى‏آنها در زندگى فردى و اجتماعى به قدرى اهميت دارد كه امام عصر(عج) در توقيعشان به شيخ مفيد مى‏فرمايد: پس تنها چيزى كه ما را از (شيعيان) پوشيده مى‏دارد، همانا چيز ناشايستى است كه از ايشان به ما مى‏رسد و خوشايند ما نيست و از آن انتظار نمى‏رود.(18)

يك چشم زدن غافل از آن شاه نباشيد

شايد كه نگاهى كند آگاه نباشيد

3.ولايت‏پذيرى و ولايت‏مدارى

يكى ديگر از خصوصيات اخلاقى ياران مهدى (عج) «تقويت و تثبيت» پيوند با امام عصر(عج) و تجديد عهد و پيمان با آن حضرت است، از اين‏رو منتظرين واقعى با وجود غيبت ظاهرى آن حجت الهى، هيچ گاه خود را در جامعه بدون مسؤوليت و رها احساس نمى‏كنند و همواره براى اجراى اوامر مولايشان درصدد تكرار و تمرين ولايت پذيرى مى‏باشند. تاكيد فراوان برخواندن پاره‏اى از دعاها، بالاخص دعاى عهد، در واقع بر زبان جارى كردن و مرور عهد و پيمان با آن وجود غائب است. مسلماً با ايجاد فرهنگ ولايت پذيرى و ولايت‏مدارى، جامعه دچار بحران فرهنگى، از خود بيگانگى، ياس، نااميدى، سركوب استعدادها و انحطاط نخواهد شد و با همدلى و همراهى شيعيان در يارى و نصرت مولايشان، ديرى نخواهد پائيد كه فرج او را درك خواهند كرد؛ همان‏گونه كه حضرت حجت (عج) در توقيعشان به شيخ مفيد رحمه الله فرمودند: «اگر شيعيان ما كه خداوند آنها را در طاعتشان يارى دهد، در وفاى پيمانى كه از ايشان گرفته شده است، مصمم و يكدل باشند، نعمت لقاى ما از آنان به تأخير نمى‏افتد و سعادت ديدار ما براى آنها با معرفت كامل و راستين نسبت به ما تعجيل مى‏گردد.»(19)

4.اميدوارى شجاعانه براى قيام‏

از مسائل مهمى كه منتظران مهدى(عج) در عين اميد و انتظار به آينده، آن را به زيور طبع جان و دل خود آراسته‏اند، كسب شجاعت لازم براى اين قيام جهانى مى‏باشد، آنچه در روايات بر آن تأكيد شده است، ظهور و بروز اين شجاعت از متن جان، در مرحله عمل است كه مهم‏ترين نشانه آن كسب آمادگى رزمى و دفاعى در اين زمينه مى‏باشد.

مرحوم كلينى در اين زمينه روايتى از امام موسى كاظم(ع)نقل كرده است: هر كسى اسبى را به انتظار امر ما نگه دارد و به سبب آن دشمنان ما را خشمگين سازد، در حالى كه او منسوب به ماست، خداوند روزى‏اش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا كند، او را به آرزويش برساند و در رسيدن به خواسته‏هايش يارى نمايد.(20)«كُلُّهُمْ لُيُوثٌ قَدْ خَرَجُوا مِنْ غاباتِهِمْ لَوْ اَنَّهُمْ هَمُّوا بِاِزالَةِ الجِبالِ لَأَزالوها عَنْ مَواضِعِها»(21)؛همه شيرانى هستند كه از بيشه خارج شده‏اند و اگر اراده كنند، كوه‏ها را از جا بر كنند.«جُعِلَتْ قُلُوبُهُمْ كَزُبُرِ الْحَديد»(22)؛دلهايشان، چون پاره‏هاى آهن شده است.«فَاِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ يُعْطى‏ قُوَّةَ اَربَعينَ رَجُلاً»(23)؛به هر كدامشان، نيروى چهل مرد داده شده است.

5.خدامحورى و بينش عميق دينى‏

خداشناسى واقعى و شناخت عميق دستورات دينى، پايه و مبناى تمامى حركات و رفتارهاى منتظران واقعى مهدى(عج) است، اين نگاه باعث مى‏شود تا شخص منتظر در راه رفتن، نشستن، ديدن، گوش دادن و حتى فكر كردن... اجراى دستورات الهى را به صورت ملكه درونى لحاظ كرده و رضايت الهى و حجت خدا را بر همه چيز مقدم دارد، خداوند متعال هم با قرار دادن نور علم و حكمت در دل اين منتظران، بصيرت لازم را براى تفقّه در دين و ايجاد رابطه قلبى بين خدا، امام و منتظر فراهم مى‏نمايد.«رِجالٌ مُؤمِنونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَهُمْ اَنْصارُ الْمَهْدىِ فى‏ آخِرِ الزَّمانِ»(24)؛مردانى كه خدا را آنچنان كه بايد شناخته‏اند، ياوران مهدى(عج) در آخر الزمان هستند.«فَهُمُ الذينَ وَحَّدُوا اللَّهَ، حَقَّ تَوْحيدِهِ»(25)؛آن‏ها به وحدانيت خداوند، آنچنان كه حق وحدانيت اوست، اعتقاد دارند.«مُجِدُّونَ فِى طاعَةِ اللَّه»(26)؛در راه اطاعت خدا پر تلاشند.«هُمُ الذينَ قالَ اللَّهُ فيهِم... يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ»(27)؛ياران مهدى كسانى هستند كه خداوند در وصف آنها چنين فرموده: خداوند دوستدار ايشان است و ايشان نيز دوستدار خداوندند.

تو در ميان جمعى و من در تفكرم‏

كاندر كجا برآيم و پيدا كنم ترا

6.خدمت رسانى به مردم، ساده زيستى و روحيّه ايثار

همان گونه كه امام رضا(ع)فرمود: «امام زمان براى مردم از پدر و مادرشان مهربان‏تر است»؛(28) منتظران حضرت خدمت به مردم را بالاترين عبادت و عامل مهم نزديكى به مولايشان مى‏دانند. آنها در رسيدگى به محرومان، مظلومان، مستضعفان و مستمندان و حل مشكلات دوستان و همسايگان، گوى سبقت را از ديگران ربوده‏اند و در اين راه حاضرند از زندگى، زن و فرزند خود بگذرند، زيرا با بينش عميق خود، بهترين معامله را، معامله دنيا با آخرت مى‏دانند و در اين راه به زندگى ساده و بى‏تكلف قناعت كرده و به دنبال دنيا نرفته‏اند. در روايات آمده است كه امام زمان(عج) نيز در حق خود تعهد مى‏كند كه همچون عموم مؤمنين باشد (و امتياز خاصى براى خود قائل نباشد)؛ جامه‏اى چون جامه آنان بپوشند، مركبى چون مركب آنان سوار شود و آن‏گونه كه مؤمنين مى‏خواهند باشد؛ به كم قانع باشد و براى خود دربان و نگهبان اختيار نكند.(29) از يارانش نيز بيعت مى‏گيرد كه همچون او باشند و طلا و نقره‏اى نيندوزند و گندم و جويى ذخيره نكنند و لباس خشن بپوشند.(30) امام صادق(ع)در بيان آيه «كسى كه حاصل دنيا را مى‏طلبد، كمى از آن به او خواهيم داد، امّا در آخرت برايش هيچ بهره‏اى نخواهد بود»(31) فرمود: در دولت حق حضرت قائم(عج) هيچ بهره‏اى نخواهد داشت.(32) آرى ياران مهدى(عج) سختى‏ها را به جان مى‏خرند و از خوشى‏ها و لذايذ چشم مى‏پوشند و با دست مهربانشان خوبى‏ها و خوشى‏ها را به ديگران هديه مى‏دهند تا قلب‏ها را نرم كنند و رهيدگان را به دامان پر از مهر و محبت دين برگردانند.

7.عدالت و عدالت‏خواهى‏

«عدالت اخلاقى» ملكه‏اى است كه منتظر واقعى آن را با ايجاد اعتدال قواى نفس و تسلط عقل بر شهوت، غضب و وهم، در درون خود شكل مى‏دهد و نتيجه آن نفى و دورى از ظلم و گناه در حوزه ارتباط با خدا، خويشتن و جامعه است. ياران مهدى(عج) با اتصاف به عدالت درونى و بيرونى، راه قانون پذيرى را در برابر قانون گريزى انتخاب مى‏نمايند تا از اين طريق يكى از ابعاد اصلى ايجاد حكومت جهانى كه عدالت مهدوى مى‏باشد را در درون و بيرون از خود متحقق نمايند. اين عدالت خيزى تا جايى است كه حتى حاضر نمى‏شود دانه‏اى را از دهان مورچه‏اى بيرون بكشد و از اين جهت تمام موجودات و خلايق در سايه اين عدالت در امنيت به سر مى‏برند. امام حسن عسگرى(ع)در دعاى قنوت خود مى‏فرمايد: «بارالها! به وسيله ايشان (ياران مهدى) تمام افق‏هاى هستى و تمام گوشه‏ها و اقطار جهان را پر از عدل و داد و مهربانى و احسان خود بگردان».(33)«يَمْلَاُ الاَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً كَما مُلِئَتْ ظُلْمَاً وَجوراً»(34)؛زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد، همچنان كه پر از ظلم و بيداد شده است.

8.استقامت در انتظار و يقين به ظهور

در بعضى از روايات شرط پايدارى بر اعتقاد و يقين به حضرت مهدى در زمان غيبت، «ثبت ايمان در دل» شمرده شده است، وظيفه‏اى كه منتظران واقعى آن را به خوبى انجام مى‏دهند. در همين زمينه امام حسن عسگرى(ع)فرموده‏اند: «غيبت مهدى آن قدر طولانى مى‏شود كه اكثر معتقدين از اعتقاد خود دست بر مى‏دارند و باقى نمى‏ماند مگر آن كس كه خداوند ولايت ما را از او تعهد گرفته است و در قلبش ايمان را نوشته است و از جانب خود، او را تاييد كرده است»(35)؛ آرى منتظران مهدى (عج) از اصحاب پيامبر نيز بالاتر هستند، همان گونه كه پيامبر بزرگوار به اصحاب خويش فرمود: «پس از شما مردمانى خواهند آمد، كه به يك تن از آنان اجر و پاداش پنجاه تن از شما را خواهند داد. گفتند: اى پيامبر خدا! ما در جنگ‏هاى بدر و اُحُد و حنين با تو بوده‏ايم و درباره ما برخى از آيات قرآن نازل شده است. فرمود: اگر شما در شرايطى كه آنها قرار مى‏گيرند، قرار بگيريد، آن تحمّل و شكيبايى كه آنان دارند، نخواهيد داشت».(36) منتظر واقعى، با تكيه بر معرفت و شناخت خود نسبت به امام، او را در غيبت، همچون خورشيد پشت ابر دانسته و او را ناظر بر حالات و نيّات خود مى‏داند و چيزى را از ديدگان آن حضرت مخفى نمى‏پندارد، لذا علاوه بر عمل به واجبات و ترك محرمات، همّت خويش را در فرو نيافتادن در دام غفلت صرف كرده تا رضايت مولا و آقايش را كه لازمه انتظار حقيقى است، پاسخ گفته باشد. امام على(ع)درباره حدود آگاهى به احوال مؤمنين فرموده‏اند: «هيچ مؤمنى در شرق و غرب زمين از ما غايب نيست».(37) امام عصر(عج) در بخشى از توقيع شريفشان به شيخ مفيد فرمودند: ما بر آن چه بر شما مى‏گذرد، احاطه علمى داريم و هيچ يك از خبرهاى شما از ما پوشيده نيست... ما نسبت به رعايت حال شما اهمال نمى‏كنيم و ياد كردن شما را فراموش نمى‏كنيم.»(38)

9.اخلاص‏

شعار اصلى حركت مؤمنين و منتظران حضرت مهدى (عج) اخلاص در حوزه ايمان و عمل است. به راستى ايمانشان عارى از آلايش، كدورت، تيرگى، ظلم، شرك، ترديد و رياست‏طلبى مى‏باشد، «كسانى كه ايمان آورده و ايمانشان را به شرك و ظلم نيالوده‏اند، آنان را است ايمنى و ايشان راه يافتگان هستند»(39).«اُولئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقاً» آنانند اخلاص پيشگان حقيقى.(40) منتظران مهدى(عج) بى‏نام و بى‏نشان؛ همچون آدم‏هاى عادى در ميان جامعه رفت و آمد دارند و براى خود امتيازى قائل نيستند. دنبال دكان و جلب مشترى نيستند، ولى مشتاق‏ترين بندگان خدا به اويند.

10. تلاش، همّت و سخت كوشى

پركارى و كم توقعى از ديگر ويژگى‏هاى منتظران و ياران امام مهدى (عج) است.«مجدّون فى طاعة اللَّه»؛آنان در طريق عبوديت، سختكوش و پرتلاشند.(41)

«لايَكُفُّونَ سُيُوفَهُمْ حَتّى‏ يَرضَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ»؛ياران قائم، شمشيرهاى خود را بر زمين ننهند تا اين‏كه خداى عزّ وجلّ راضى شود.(42)

11.اهل تهجّد و شب زنده دارى‏

در دل شب، از خشيت خداوند، ناله‏هايى دارند، مانند ناله‏هاى مادران پسر مرده.(43) شب‏ها را با عبادت به صبح مى‏رسانند و روزها را با روزه به پايان مى‏برند.(44) مردان شب زنده دارى كه زمزمه نمازشان، مانند نغمه زنبوران كندو، به گوش مى‏رسد، شب‏ها را با بيدارى سپرى مى‏كنند و بر فراز اسب‏ها شب را به صبح مى‏رسانند.(45)

12.برخاسته از ميان مستضعفين‏

«وَنُريدُ اَنْ نَمُنُّ عَلَى الذيِنَ اسْتُضْعِفُوا فِى الارِضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَةً وَنَجْعَلَهُم الوارثينَ» ما مى‏خواهيم بر آنان كه در زمين خوارشان شمرده‏اند، منّت نهيم و آنان را پيشوايان مردم گردانيم و ايشان را وارث زمين كنيم.(46)

13.خرد ورزىِ دين مدارانه‏

از جمله ويژگى‏هاى حكومت امام مهدى(عج) رشد عقلى مؤمنين در همه زمينه‏هاست - لذا يكى از صفات ياران و منتظران امام زمان(عج) آن است كه از نظر عقلى رو به رشد هستند؛ چرا كه در روايات آمده است؛ «قِوامُ الَمْرءِ عَقْلهُ، وَلادينَ لِمَنْ لاعَقْلَ لَهُ»(47) از نمودهاى بارز اين خرد ورزى دين مدارانه روايتى است كه از امام صادق(ع)نقل شده است: راوى مى‏گويد عده‏اى از شيعيان نزد امام(ع)آمدند و عرض كردند ما شيعيان شما هستيم فرمود: آيا شما در ميان قوم اين‏گونه هستيد كه اگر شخصى از شما به مال ديگرى نياز داشت از او بردارد؟ عرض كرد خير. فرمود:«اِنَّ الْقَوْمَ لَمْ يُعْطَوا احلامهم بعدُ»؛(48)هنوز عقل شيعيان ما به رشد واقعى خود نرسيده، كه اگر رسيده بود چنين مى‏كردند.سپس فرمود: ياران مهدى چنين‏اند.

14.شهادت‏طلبى‏

ياران مهدى(عج) در راه تحقق آرمان‏هاى جهانى حضرت مهدى (عج) مشكلات و مصائب فراوانى را به تن مى‏خرند و با صبر، تواضع و بردبارى عمل خود را هيچ مى‏پندارند و به جهت هجوم سختى‏ها و تحمّل مشقت‏ها بر خداوند منت نمى‏گذارند. به فرموده حضرت امير (ع):«لَمْ يَمُنُّوا عَلَى اللَّهِ بِالصَّبْرِ وَلَمْ يَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ اَنْفُسِهِمْ فِى الحَقِّ»؛قومى كه به جهت صبر و بردبارى بر مشقت‏ها بر خداوند منت نمى‏گذارند و فداكارى و بذل جانشان را در راه حق عظيم نمى‏شمارند.(49)در فرازهاى مختلف از ادعيه‏ى عصر غيبت نيز اين صفت از منتظران امام زمان(ع)مورد تأكيد قرار گرفته است. فراموش نكنيم كه پيروزى همواره در سايه خون، شهادت، تلاش و جهاد حاصل مى‏شود نه در سايه آسايش‏طلبى و عافيت. لذا در دعاى عهد، براى منتظران صاحب الامر اين چنين نجوايى براى هر روز صبح‏دمان سفارش شده است: «اَلّلهُمَّ اِنّى اُجَدِّدُ لَهُ فِى صَبيحَةِ يَومِى هَذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيَّامِى عَهْدَاً وَعَقْدَاً وَبَيعَةً لَهُ فِى عُنُقى‏ لااَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَدَاً... اَلّلهُمَّ اجْعَلنِى من... وَالْسَّابِقينَ اِلى‏ اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيهِ».

•حكايات

1.در مسجد جمكران قم اعمال را به جا آورده و با همسرم مى‏آمدم. ديدم آقايى نورانى داخل صحن شده و قصد دارند به طرف مسجد بروند. گفتم: «اين سيد در اين هواى گرم تابستان از راه رسيده تشنه است». ظرف آبى به دست او دادم تا بنوشد؛ پس از آن‏كه ظرف آب را پس داد گفتم: «آقا شما دعا كنيد و فرج امام زمان را از خدا بخواهيد تا امر فرجش نزديك گردد».فرمود: «شيعيان ما به اندازه آب خوردنى، ما را نمى‏خواهند. اگر بخواهند دعا مى‏كنند و فرج ما مى‏رسد».اين را فرمود و تا نگاه كردم آقا را نديدم. فهميدم وجود اقدس امام زمان(عج) را زيارت كردم و حضرتش امر به دعا نموده است.(50)

2.يكى از فضلا از قول يكى از افراد مورد وثوق و او از قول آيت‏اللَّه مجتهدى از علماى تهران برايم چنين نقل كرد: شبى در نجف، بعد از اتمام نماز جماعت پشت سر آيت‏اللَّه شهيد مدنى و خلوت شدن مسجد، ناگهان ديدم آقاى مدنى به شدت شروع به گريستن كرد، چون به من اظهار لطف داشتند، به خودم جرأت دادم و از ايشان علت گريه ناگهانى او را پرسيدم. ايشان فرمودند: بعد از نماز يكى به من گفت امام زمان(عج) را ديده است كه به او فرموده‏اند: ببين اين شيعيان بعد از نماز بلافاصله به سراغ كارهاى خود رفتند و هيچ كدام براى فرج من دعا نكردند. من هم تا اين را شنيدم به شدت متأثر شدم و گريستم. آقاى مجتهدى مى‏گفت: بعداً متوجه شدم امام زمان(عج) اين گلايه را به خود ايشان كرده بود.

3.سال‏هاى بسيارى در قنوت سرور عزيزمان حضرت آيت اللَّه بهاءالدينى، آيات نورانى قرآن كريم و دعاهاى مرسوم را مى‏شنيديم، تا اين‏كه ناگهان زمانى متوجه شديم كه نوع كلمات و عبارات ايشان تغيير يافته است. چون دستان خود را مقابل صورت مى‏گيرند، براى حضرت مهدى(عج) دعا مى‏كنند: «اللهم كن لوليك الحجة بن الحسن صلواتك عليه و على آبائه فى هذه الساعة و فى كل ساعة، ولياً وحافظاً و قائداً و ناصراً ودليلاً و عيناً حتى تسكنه ارضك طوعا و تمتعه فيها طويلا.»روزى كه در محضر آقا بوديم و فرصت مناسبى فراهم بود: از تغيير رويّه ايشان در اين‏باره پرسيديم. معظم له به يك جمله بسنده كردند:«حضرت پيغام دادند در قنوت به من دعا كنيد.»(51)

4.حاج ملا سلطانعلى روضه‏خوان تبريزى كه از جمله عباد و زهاد دوران خود بود مى‏گويد: در خواب مشرف به محضر والاى امام زمان(عج) شدم، عرض كردم مولانا! آن چه در زيارت ناحيه مقدسه ذكر شده است كه مى‏فرمايد: «فَلَاَندُبَنَّكَ صباحاً ومساءً ولَاَبكينَّ عليك بَدَلَ الدموع دَماً» صحيح است؟فرمودند: بلى. عرض كردم: آن مصيبتى كه به جاى اشك خون گريه مى‏كنيد كدام است؟ آيا مصيبت على‏اكبر(ع)است؟ فرمودند: نه! اگر على‏اكبر(ع)زنده بود او هم در اين مصيبت خون گريه مى‏كرد. گفتم: آيا مصيبت حضرت عباس(ع)است؟ فرمودند: نه! بلكه اگر حضرت عباس هم در حيات بود او هم در اين مصيبت خون گريه مى‏كرد. گفتم: البته مصيبت حضرت سيدالشهداء(ع)است؟ فرمودند: نه! حضرت سيدالشهداء(ع)هم اگر در حيات بود در اين مصيبت خون گريه مى‏كرد. پرسيدم: پس كدام مصيبت است؟ فرمود: آن مصيبت اسيرى زينب عليها السلام است.(52)

5.سيد عبدالكريم كفاش، هر هفته حداقل يك بار خدمت امام زمان(ع)مى‏رسيد. خودش مى‏گفت: آقا از من سؤال كردند، سيد كريم! اگر هفته‏اى يك بار ما را نبينى چه‏خواهى شد؟ عرض كردم: آقا جان مى‏ميرم. فرمود: همين‏است‏كه ما را مى‏بينى.(53)

امروز امير در مي خانه تويى تو

فرياد رس اين دل ديوانه تويى تو

مرغ دل ما را، كه به كس رام نگردد

آرام تويى، دام تويى، دانه تويى تو


امروز امير الامراء جز تو كسى نيست‏

بر ناله دل غير تو فرياد رسى نيست‏

در كعبه و بتخانه و در دير و كليسا

جز نغمه ناقوس تو بانك جرسى نيست‏

 

جواد پور روستايى و اميد پور حسرت       ‏http://yaraneamin.org 

پي نوشت:

1) كمال الدين، ص 644، ح 3.

2) همان، ص 287، ح 6.

3) خصال شيخ صدوق، ص 616.

4) كمال الدين، ص 335.

5) بحارالانوار، ج 52، ص 146.

6) اصول كافى، ج 2، ص 222.

7) بحارالانوار، ج 52، ص 308.

8) عنكبوت، 2.

9) بحارالانوار، ج 52، ص 123.

10) بحارالانوار، ج 4، ص 54 .

11) وسائل‏الشيعه، ج 18، ص 45.

12) بحارالانوار، ج 52، ص 308.

13) همان، ج 36، ص 304، ح 114.

14) كمال الدين، ص 320.

15) وسائل‏الشيعه، ج 16، ص 246.

16) بحارالانوار، ج 53، ص 176.

17) الغيبة، ص 200.

18) بحارالانوار، ج 53، ص 178.

19) همان، ج 53، ص 177.

20) اصول كافى، ج 6، ص 535.

21) يوم الخلاص، ص 224.

22) همان، ص 228.

23) همان.

24) كشف الغمة، ج 2، ص 478.

25) يوم الخلاص، ص 234.

26) همان، ص 233.

27) بحارالانوار، ج 52، ص 370؛ مائده، 54.

28) الزم الناصب، ص 10.

29) منتخب الاثر، ص 469.

30) همان، ص 570.

31) شورى، 20.

32) اصول كافى، ج 1، ص 435.

33) صحيفه مهديه، ص 168 و 169.

34) غيبت شيخ طوسى، ص 52.

35) اصول كافى، ج 2، ح 3، ص 133.

36) بحارالانوار، ج 52، ص 130.

37) معرفت امام عصر، ص 300.

38) احتجاج، ج 2، ص 495.

39) انعام، 82.

40) بحارالانوار، ج 52، ص 122.

41) يوم الخلاص، ص 223.

42) بحارالانوار، ج 52، ص 327.

43) يوم الخلاص، ص 224.

44) همان.

45) بحارالانوار، ج 52، ص 308.

46) قصص، 5.

47) مستدرك الوسائل، ج 11، ص 208، ح 15، باب 8، و همان، ح 23.

48) اصول كافى، ج 2، باب حق المؤمن على اخيه و اداء حقه، ح 13.

49) يوم الخلاص، ص 223؛ نهج‏البلاغه، خطبه 150.

50) شيفتگان حضرت مهدى (عج)، ج 1، ص 155.

51) آيت بصيرت». ص 107. ظاهراً اين پيام توسط مرحوم حاج شيخ جعفر مجتهدى قدس سره به ايشان داده شده است. ر.ك: در محضر لاهوتيان، ص 348.

52) اشك‏هاى امام زمان(عج)، ص 94 به نقل از قطره‏اى از دريا، ص 168.

53) ارتباط معنوى با حضرت مهدى(عج)، ص 129.


نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :